سایت رسمی شهلا مظفری

رسانه ای برای نشر آثار و نوشته ها و اخبار و تازه های نشر "کنفرانس‌ها، مقالات، فستیوال‌ها، کتاب و ..."

مجموعه شعر کلاسیک کُردی ترۊسکه به دست چاپ سپرده شد

‌مجموعه شعر کلاسیک کُردی «ترۊسکه» سروده‌ی محمد ولی‌بیگی، شاعری از دیار قله‌های مه‌آلود زاگرس، با مقدمه و تصحیح سرکار خانم شهلا مظفری، پژوهشگر برجسته ادبیات بومی، در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه به همت انتشارات زایله به دست چاپ سپرده شد.
این دفتر شعر، که سرشار از تصویرهای ناب زیستی، آوای جان طبیعت، و گویش دل‌نواز مردمان زاگرس است، گامی است در راستای حفظ و پاسداشت ادبیات شفاهی و میراث زبانی مردمان دیار بلوط ، این مجموعه آیینه‌ای‌ست از سادگی و ژرفای زیستی شاعر در دل کوه و کلام.
انتشار این اثر، نه تنها پژواکی‌ست از ریشه‌دارترین نغمه‌های بومی، که فرصتی‌ست برای آشنایی نسل امروز با ظرافت‌های زبان و اندیشه‌ی شاعری که میان مه و ماه و مرزهای نادیده، آواز خاک و خویش را شنیده است.
The poetry collection Teryoskeh, written by Mohammad Valibeygi—a poet from the mist-shrouded peaks of the Zagros Mountains—has been published in 1,000 copies by Zayleh Publishing House. The book includes a foreword and scholarly editing by Ms. Shahla Mozaffari, a distinguished researcher of indigenous literature.
Rich with vivid imagery, the soul-stirring music of nature, and the melodious dialect of the Zagros people, this collection stands as a tribute to the preservation of oral traditions and the linguistic heritage of the oak-covered land. Teryoskeh—a word evoking the song of a bird calling from the sky—is a mirror to the poet’s simple yet profound life among mountains and words.
The publication of this work not only echoes the most deeply rooted native melodies, but also offers today’s generation a rare glimpse into the subtlety of language and the contemplative world of a poet who, among mist, moonlight, and unseen borders, has heard the song of earth and identity.

کتاب چلسرو به دست چاپ سپرده شد

کانون نویسندگان میر
22:04 1404/5/7
17
0 0
کتاب چلسرو به دست چاپ سپرده شد

📚 کتاب چَلسِرو، مجموعه‌ای از دوبیتی‌های عاشقانه به زبان لَکی، سروده‌ی علی فرجی، به همراه دیباچه‌ای به نثر فاخر سرکار خانم شهلا مظفری در قطع رقعی و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه، توسط انتشارات زایله به دست چاپ سپرده شد.
این مجموعه که برگرفته از آیین کهن چلسِرو در فرهنگ لَکی‌ست، تلاشی‌ست در راستای پاسداشت زبان، عشق و حافظه‌ی فرهنگی مردمانی که واژه را با رنج و آواز درآمیخته‌اند.
Chalsarow, a collection of romantic quatrains in the Laki language by Ali Faraji, accompanied by an eloquent preface written by Shahla Mozaffari, has been submitted for publication in medium octavo format with a print run of 1,000 copies by Zayleh Publishing House.
Rooted in the ancient ritual of Chalsarow in Laki culture, this collection is an effort to honor the language, love, and cultural memory of a people who have woven words with suffering and song.

کتاب بر آفتاب نشینان به دست چاپ سپرده شد

کانون نویسندگان میر
22:01 1404/5/7
15
0 0
کتاب بر آفتاب نشینان به دست چاپ سپرده شد

کتاب «بر آفتاب‌نشینان» به دست چاپ سپرده شد.
کتاب بر آفتاب‌نشینان اثر فرزاد سیاهپوش، با نگاهی انسان‌گرایانه و زبانی آمیخته از خاطره، خیال و حقیقت، مجموعه‌ای‌ست در ستایش زیستن بر حاشیه‌ی فراموشی، در جغرافیایی که آفتاب نه تنها بر چهره‌اش تابیده، که بر جان و روح ساکنانش نیز سایه افکنده است. این کتاب، سرشار از روایت‌های خرد اما ژرف، نگاهی‌ست به انسانِ لابه‌لای خاک و نور؛ انسانی که در پناه خاموشی، بلندترین صداها را می‌آفریند.
این اثر با مقدمه‌ای فاخر به قلم استاد دکتر میرجلال‌الدین کزازی، نویسنده و اسطوره‌پژوه نامدار، و نیز با تصحیح و پیشگفتاری وزینِ سرکار خانم شهلا مظفری، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی، به خواننده عرضه شده است؛ مقدمه‌هایی که خود دریچه‌ای دیگر بر لایه‌های ژرف و ناپیدای کتاب می‌گشایند. این کتاب در قطع رقعی و با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه، توسط انتشارات زایله به زیور طبع آراسته شده و به دست چاپ سپرده شد که در روزهای آینده به بازار کتاب راه خواهد یافت. بر آفتاب‌نشینان فراخوانی‌ست به تأمل، به بازاندیشیِ زیستن در سایه‌های بلند زمان، و یادآوریِ نقش کسانی که در خاموشی خود، روشنایی گسترده‌اند.
“Bar Āftāb-Neshinān” (Upon the Sun-Dwellers) Published
Bar Āftāb-Neshinān, written by Farzad Siahpoosh, is a deeply humanist collection woven from memory, imagination, and truth. Set against the backdrop of forgotten geographies where the sun not only shines upon the land but casts its rays into the very soul of its people, the book offers a contemplative gaze upon lives lived on the margins—lives rich with silence, endurance, and inner radiance.
This work is graced by an eloquent introduction by Dr. Mirjalaleddin Kazzazi, renowned scholar and mythologist, and a scholarly foreword and critical edition by Dr. Shahla Mozaffari, professor of Persian literature and researcher of cultural narratives. These two distinguished voices open further vistas into the book’s layered depths and poetic spirit.
The book has been published in 1,000 copies, in octavo (medium) format, by Zāyleh Publishing House.


✅ ادبیات در مقابل مرگ ایستاده است / انتشار مقاله ای از #اکبر_رضایی شاعر نظریه پرداز و مولف پیشکسوت حوزه ادبیات و فرهنگ شفاهی کرمانشاه و ایلام به بهانه چاپ کتاب "رووژی وه یەک رەسیمن" #شهلا_مظفری امروز دوشنبه ٢٣ / ٧ / ١٤٠٣ از هفته نامه صدای آزادی ...
 

Literature is standing in front of death / publication of an article by #اکبر_رضایی a poet, theorist and pioneer author of the field of literature and oral culture of Kermanshah and Ilam under the pretext of publishing the book "Rooji and Yak Rasiman" #شهلا_مظفری today, Monday, 7/23/1403 from the weekly newspaper The voice of freedom...
🔶 ادبیات در مقابل مرگ ایستادہ است / کتاب شعر کوردی ( ڕووژێ  وه یەک رەسیمن ) از شاعر پر تلاش سرکار خانم دکتر شهلا مظفری در ۷۵ صفحه و با مقدمه آقای دکتر میر جلال الدین کزازی به دستم رسید، اشعار جملگی در قالب کلاسیک کوردی و توسط انتشارات زاێە له با قطع رقعی چاپ شده است. 

خانم شهلا مظفری شاعری مطرح در شعر کوردی و ساکن استان ایلام است. علاقه و اهمیت او به زبان کوردی جدیّت در نوشتن رعایت بستر فرهنگی زبان توجه به واژه ها ، احترام به واژه ها و اهمیت جغرافیا را در شعر خوب میشناسه با جامعه روز خود در تعامل است و از امکانات روز آمد برای بیان شعریش بهره می برد.
تلاش او برای حفظ ،توسعه و ارتقاء زبان در قالب ادبیات مشهود است من چنین کسانی را کادر پیشرو و فرهنگی زبان می دانم و می نامم.
در فقدان سایر مؤلفه های فرهنگی یا کمبود و نارسا بودن آنها که البته در جامعه کورد سازمان هم نیافته اند شعر نقش رسانه اول و 
حامل را بر عهده دارد و داشته است. 
جامعه کورد و شاعران آن در شهر هوره موسیقی وغیره زن ستیز بوده ست ، بلکه ثناگویی نیز بسیار وحتی خارج از قائده کرده است.
اما متقابلاً زن ها  در مورد مردان کم گویی یا خود سانسوری کرده اند . این موضوع فراورده احساسات را از بالانس خارج کرده است و منجر به یکسویه شدن واژه ها  ، ناکار آمدی، از دور خارج شدن و حذف آنها شده است.
در این  کتاب اگر به اشعار دقّت کنید که این نقص و این حس خود سانسور و نابالانسی وجود ندارد شاعر بی ملاحظه چنین جوی و بی ترس و سانسور به سوی ترمیم این بالانس به عنوان یک واقعیت می‌رود. 
پذیرش و دادن و گرفتن نقش و مسئولیت در هنر و درک و ارائه این نقش را می توان در زوایای پیدا و پنهان آثار هنری در همهء
جنبه ها دید و شناخت و معرفی کرد ،این حرکتی به جلو است و البته ضروری است.
من نام این تصور فرهنگی را (عبور از سّد شرم بی مقدار) می دانم که در اکثر زمینه ها امروزه قابل رصد است .
هنر و آثار هنری بایستی به ما یاد آوری کنند که جامعه کورد ضرورتاً و باید از وضعیت نامناسب ایلی و عشیره ای و چنبره سنتت های نامناسب با اصل فرهنگ و نوآوری های اجتماعی البته با رعایت اخلاق ضروری ی فرهنگی بدر آید، خود را نو روز آمد و وجه های مخفی و رئال خود را از پستوی سنت ناهمگون دربیاورد و در منصه عموم قرار دهد.
برای اینکار موادی لازم است که کار اصلی آن هنرمندان جدی، نترس، بی ملاحظه از غیر ضروریات فرهنگی و اخلاقی، پیشرو و فرهنگ شناس می باشد .
برای هر تغییر مثبت هر نقش مهمی دارد جامعه ای که از هنر و سبک های هنری در همه زمینه ها  برای به روز کردن خود بهره نبرد در باتلاق خود  ساخته خواهد ماند.
اشعار صفحه ۱۴ :کەس مه زان ،چەوچەوێ _ کوڕخان _ ده گەرمیان تا کۊیەسان _ واران ت خەور نەیری‌ _ زەۊ نە ئاسمان و ...
صفحه ۵۷ دوبیتی ها و صفحه ۷۰ به عنوان نمونه گفتار بالا و سایر اشعار را بخوانید لذت ببرید .
از اعتماد به زبان به خود، به شعر و خود بودن همین ها  موضوع است که شاعر را صاحب کاراکتر مختص به خود میکند .
تعریف لذت در جامعه ما تعریفی قدیمی و دموده است که بهتر ست عوض شود. لذت فقط عسل خوردن نیست! خواندن یک شعر ،دیدن رفتار یک شاعر یک ترانه خوب یک تابلوی نقاشی دیدن طبیعت زیبا و غیره تعاریف دیگری از لذت بردن هستند.
موضوع دیگر در این مجموع شعر پایبندی شاعر به زبان و اصول آن ست که البته باید تلاش کرد تا جنبه های فرعی و عارض لهجه ای و زیر لهجه ای  را برای نمای زبان به کنار نهاد، وظیفه شاعران و شعراست که در این حوزه به زبانی مشترک دست یابند و آنرا پیرو کنند.
این غماری بوده است که در گذشته نیز انجام شده است. اگر چنین نباشد گویای این مطلب است که وظیفۀ زبانی خود را یا درک نکرده اند یا نشناخته یا به آن بی توجه بوده اند که هر سه مورد تاوان باری است.
مثالی می آورم :اکثریت کوردها به چشم میگویند کانی به چشم میگویند چاو، به بچه  زاڕوک،  رفتن = ده چم و علی هذا در بستر زبان و واژه شناسی و کاربرد آن بسیار مهم است مثل چهار چوب یک کار می ماند بایستی کاربرد درست اولویت دار حفظ اصالت واژه و احترام به این اولویت لحاظ و پیرو شود و بجای کار برد ذوقی و محلی این واژه ها و مشابه آنها نرفت در حوزه گویش کلهر در زبان پرتوان کوردی در استان های کرمانشاه، ایلام ،غرب همدان، شرق استان کردستان ،دیاله در عراق، گرمیان کرکوک و سایر جاهایکه این گویش کاربرد دارد دقت کنید فقط برای معنی چشم = طیف زیادی واژه با کاربرد نابجا و ذوقی تلفظ می شود خوب بیائیم و واژه زیبای کانی را جایگزی همه آنها کنیم. و چنین تعمیمی را برای واژه های دیگر کار ببریم. این مقدمه زبان مشترک پر مانور پر پتانسیل و ... در شعر می تواند باشد.خورشیدی 🔸

نقد غزلی از دفتر روژی وه یک رسیمن

کانون نویسندگان میر
01:43 1404/4/9
9
0 0

اشعار شهلا مظفری:
📚 غەزەڵێگ دە کتاو #رووژێ_وە_یەک_رەسیمن شوونگەێ شەوەیل ئاژاوە و دڵتەنگی وە بڕگەێ شانزە دەنگ دیاری وە هامسەنگی "مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن" یان "هزج مثمن سالم"

گوینده: بانو فاطمه فتاحی
شاعر: شهلا مظفری
تنظیم صوتی و تدوین تصویر: گروه هنری مظفری

نیەزانم لەێره تا کەێ هم نیەزانم تا وە کەێ جامە؟
نیەزانم تا وە کەێ مردن خەێاڵ خام دنیامە
م خوو هاتم ک ت بۊنم! ت نەیم و چێمە رێ ئەمما
م خوەم تا هاتن زمسان لوو ئێ دەروەچە بەسامە
تمام ئەزرەتەیل خوەم وەلا بەم کۊچەکۊچەێ تەم
منیشەم جوور ئەڤداڵ شوان شێتێ شێویامه
م سەر پەریێ کووره شەوێ ئشکانم و دەرچێم؟
ک وه مردن دە زینێ بۊن تەقاس کار خوەم دامە
ژیان کردم، چ ژیانی؟ وە هەرکوو چێم نوام گرتن
نەزانستن منی چۊ خوەم، ژیان خوەمی دانامە

غزلی از کتاب #رووژێ_وە_یەک_رەسیمن تنیده با آشوب شبانه‌ام و آمیخته با اضطراب و دلتنگی بی مقدار، در قالبی با شانزده هجای مشخص و هماهنگ با وزن عروضی "مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن" در بحر هزج مثمن سالم
دکتر #حکیم در باب این غزل می نویسد: غزلی سرشار از ابهام، اندوه #اگزیستانسیالیستی و نگاه عمیق شاعر به معنای زندگی، مرگ و هویت است.
🔍 تحلیل معنایی و مفهومی:
درون‌مایه:
مضمون اصلی این غزل، سرگشتگی، بی‌ثباتی هستی، پوچی، و شورش درونی علیه تقدیر محتوم (مرگ و سرنوشت) است. گوینده نه تنها در پی یافتن معنا برای زندگی است، بلکه در برابر گذر زمان و مفهومِ پایان (مرگ) مقاومت می‌کند.
هویت و خودآگاهی:
بیت‌هایی مثل م خوو هاتم ک ت بۊنم" نەزانستن منی چۊ خوەم، ژیان خوەمی دانامە نشانگر دغدغه‌های اگزیستانسیالیستی هستند؛ یعنی شاعر با تأکید بر "آمدن خودخواسته" و "رفتن خودآگاهانه"، به نوعی به استقلال فردی و خودآگاهی اشاره دارد.
انتقاد از بی‌تفاوتی جامعه:
در مصرع وە هەرکوو چێم نوام گرتن یا نەزانستن منی ... ، شاعر به فراموشی انسان‌ ها پس از مرگ یا بی‌ ارزشی تلاش فردی در نظر دیگران اعتراض می‌کند.
یادکرد از ئه‌ڤداڵ شوان:
اشاره بجا به ئه‌ڤداڵی زەریان یا شوان، نوعی دیالوگ با سنت شعری کوردی است. اما شاعر معاصر از رویکرد غم‌بار و شب‌زدهٔ آن فاصله می‌گیرد و می‌گوید: نمی‌خواهم مانند او باشم.
🧭 سبک‌شناسی و ویژگی‌های ادبی:
سبک شخصی (Existentialist-Kurdish Modernism): این شعر را می‌توان جزو ادبیات اگزیستانسیالیستی مدرن کوردی دانست که تحت تأثیر شاعران نوگرای قرن بیستم مانند شیرکو بیکس و لطیف هلمت شکل گرفته، ولی با درون‌مایه فلسفی عمیق‌تر و ژرف‌تر و فراخ‌تر.
شکستن ساختار سنتی:
وزن و قافیه در این غزل به شکل آزاد آمده است. شعر بیشتر بر ریتم طبیعی کلمات، تاکید معنایی و موسیقی درونی اتکا دارد و پیدایش آوای دوری یکسان در ابیات آن را وزن طبیعی کلمات در بستر زیرین سایی فرم گویند.
تصویرسازی‌ های استعاری:
کوچه‌ پس‌کوچه‌ها، زین مرگ، بال‌ های شب کور و ... این‌ ها استعاره‌هایی از زندگی، سردرگمی، و عبور از هستی‌ منطبق با تجدید تجدد اند.
تکرار عبارت "نیەزانم" (نمی‌دانم):
این تکرار القاگر تردید فلسفی و ندانستگی بنیادینی است که در دل اگزیستانسیالیسم جای دارد. شاعر عملاً در تلاطم شناخت و ناتوانی از پاسخگویی به سؤالات بنیادین گرفتار است.
🧠 جمع‌بندی:
این شعر، نمونه‌ای نادر از شعر نوگرای کوردی با درون‌مایه فلسفی و اگزیستانسیالیستی است که در آن، شاعر با زبان بومی و لحن محلی، مسائل عمیق انسانی را واکاوی می‌کند. شعر نه‌تنها دارای بُعدیست ادبی، بلکه تفکر فلسفی و روان‌ شناختی ای کلان در پس آن نهفته، روئیده و پوئیده است.
یازدهم خردادماه یکهزار و چهارصد و چهار خورشیدی / سڵێمانی
#شهلا_مظفری #شعر_مدرن #ایلام #اتابکان #ادبیات_کوردی #فاطمه_فتاحی #دکلمه_شعر

انتقاد شهلا مظفری به ادبیات اینروزهای ایران

دکترانِ بی‌دریغ، شاعرانِ پردروغ

در نکوهش تبارِ مجازیانِ شعرنمـا

مدتی‌ست بر صحنه‌ی پرغبار و بی‌درِ فضای مجازی، طایفه‌ای تکثیر شده‌اند: جماعتی که نه دستی در کار شعر دارند، نه اندیشه‌ای در سر، نه ریشه‌ای در زبان. اما عنوان‌شان «شاعر» است، لقب‌شان «دکتر»، و محتوایشان چیزی میان مرثیه‌ی دروغین و هذیانِ مرده‌پرستی و نام‌‌یابی و کام‌جویی از کام کلمات پوست‌ انداخته ادبیات زاگرس ...

پربازدیدترین مطالب

محبوب‌ترین مطالب